
گزارش افرادی که طی اقدام به خودکشی تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند از اهمیت ویژهای برخوردار است. یافته مهم یکی از پژوهشها در این حوزه این است که اگرچه فردی که اقدام به خودکشی کرده است، معمولاً احتمال بیشتری دارد که مجدداً به اینکار دست بزند، اما این افراد در صورت تجربه نزدیک به مرگِ ناشی از خودکشی، کمتر احتمال دارد که دوباره دست به خودکشی بزنند. آنها میگویند که متوجه شدهاند زندگیشان دارای هدف و معنی خاصی است. این افراد زندگی را یک هدیه میدانند و هنگامی که با موقعیتهای دشوار مواجه میشوند، معتقدند که باید مشکل را به صورت مؤثر و کارآمد حل کنند. آنها همه تجارب زندگی را فرصتهایی برای تقویت تواناییشان برای عشق ورزیدن و افزایش آگاهیشان میبینند.
در سال 1975، سالها قبل از اینکه تجارب نزدیک به مرگ شناخته شوند، گُلدِن گِیت، در طی پژوهشی، نتایج مصاحبه با هفت نفر از ده نفری که با پریدن از پُل، دست به خودکشی زده بودند را منتشر کرد. همه این هفت نفر در مصاحبه خود به توصیف پیامدهای ناشی از این تولد معنوی و تغییرات بهوجودآمده در زندگیشان پرداخته بودند. یکی از آنان میگوید: «به این باور رسیدم که جهان معنویِ عظیمتری نیز وجود دارد. در آن لحظه احساسی از تعالی و برتری را تجربه کردم و با حسّ جدید امید و هدفمندی به زندگی بازگشتم».
جِفْری لانگ محقق برجسته تجربه نزدیک به مرگ بیان میکند: «بعضاً پیامهایی از طریق ایمیل از افراد افسرده دریافت میکنم که میپرسند آیا بهتر نیست برای پشتسر گذاشتن تجربه نزدیک به مرگ اقدام به خودکشی کنند؟ پاسخ فوری من به این سؤال مطلقاً منفی است. من آنها را به مراجعه به مشاور تشویق میکنم و از آنها میخواهم که درباره مشکلات زندگی خود با افرادی که در گروهِ درمانی هستند صحبت کنند. تقریباً همه تجربهکنندگانی که براثر خودکشی چنین تجربهای را پشتسر گذاشتهاند، اذعان دارند که اقدام آنها اشتباهی جدی بوده است. [بنابراین] نباید با خلق عمدی حوادثِ تهدیدکننده زندگی، در پی تجربهکردن چنین رویدادی برآمد».
منبع: کتاب تجارب نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان. نوشته عارفه صالحی، علی قاسمیان نژاد و علی ایمانی نسب. انتشارات آزمون یار پویا. تهران.
آخرین دیدگاهها